شعر واندرز
سه شنبه 21 خرداد 1392برچسب:شتر کنجکاو, :: 15:16 :: نويسنده : حاتم محمودی

 

شتر کنجکاو                               

 مادر چندتا سوال برام پیش آمده است میتونم بپرسم؟

حتماٌ عزیزم: چیزی ناراحتت کرده است؟

چرا ما کوهان داریم؟

خوب پسرم ما حیوانات صحرا هستیم .در کوهان آب وغذا ذخیره می کنیم تا در صحرا که چیزی پیدا نمی شود بتوانیم دوام بیاریم

چرا پاهای ما دراز وکف پای ما گرد است؟

پسرم قاعدتاٌ برای راه رفتن در صحرا وتندتر راه رفتن این مدل پا را داریم.

چرا مژه های بلند وضخیم داریم؟ بعضی وقتها جلوی دید من را میگرد.

پسرم این مژه های بلند وضخیم یک نوع پوشش حفاظتی است که چشمهای ما را در مقابل باد وشنهای  بیایان محافظت می کنند.

فهمیدم پس کوهان برای ذخیره کردن آب است برای زمانی که ما دربیابان هستیم .پاهایمان برای راه رفتن در بیابان است و مژه هایمان هم برای محافظت چشمهایمان  در برابر باد وشنهای بیایان است...

فقط یک سوال دیگر دارم...

بپرس عزیزم

پس ما دراین باغ وحش چه غلطی میکنیم؟

مهارتها، علوم، توانایها وتجارب فقط زمانی مثمر ثمر است که شما در جایگاه واقعی ودرست خود باشید

دو شنبه 6 خرداد 1392برچسب:گروه 99, :: 21:53 :: نويسنده : حاتم محمودی

 

 

گروه 99

برای مشاهده مطلب بروی ادامه مطلب کلیک کنید...



ادامه مطلب ...
شنبه 4 خرداد 1392برچسب:, :: 17:22 :: نويسنده : حاتم محمودی

 

زندگی وقتی که بیزاری باشه           روز وشب هاش همه تکراری باشه

شاید عشق برای بعضی عاشقا          لحظه بزرگ بیداری باشه

همه ما وارثیم                                وارث عذاب عشق

سهم اون کس بیشتره                     که می شه خراب عشق

 اردلان سرافراز

پنج شنبه 2 خرداد 1392برچسب:کسی چه میداند, :: 13:57 :: نويسنده : حاتم محمودی

کسی چه میداند میگویم بی او نمی توانم همه در او خلاصه میشوند .

شاید دیگر فردایی از تنهایی باشم 

فردایی از غروب...

وا قعاً فردایی از چه در انتظارم من است؟

دستانم سرد وپاهایم سست چه سکوت غم انگیزی از تنهایی فرا گرفته است اتاق تاریکم را خاطرات از جنس باران مرا به خنده از خنده هایت وامیدارد.

من تنها!

وتو پنهان!

بدان دوریت سکوت بی پایان و نبودت اندهی ابدیست.

کجایی؟ 

تو شوق طلوع دوباره ای.

پيوندها